وبلاگ متفکران
حقوق بین الملل دریاها از حقیقت تا واقعیت آیا تا کنون فکر کرده اید که هر کشوری که دارای دریای ساحلی است تا چه میزان می تواند در آن دریا ی ساحلی و یا رودخانه ی مرزی خود دخل و تصرف داشته و یا به طور مثال چاهای اکتشافی نفت و گاز و.... و یا معادن زیر دریاها در نهایت متعلق به کدام کشورها است . و سهم کشورهایی که هیچ خط دریایی نداشته و وهیچ ساحلی ندارند از این همه آب موجود در این عالم چیست ؟و از منابع داخل اقیانوسها آیا به او سهمی می رسد ؟ آیا کشورهایی که پیشرفت تکنولوژیث دارند و از اعماق اقیانوسها می تواننند استفاده کنند چقدر محق هستند نسبت به کشورهایی که این تکنولوژی را ندارند و سهمی از کف اقیانوسها نخواهند داشت ؟و... هزاران سوال ریز و درشت دیگر ؟ به همین منظور کشورها دور هم جمع شدند و مشترکا یک تفاهم نامه و قرار دادهایی را وضع کردند که به آن حقوق بین الملل دریاها می گویند که خودش یک شاخه ای از حقوق است و ما به آن کاری نداریم و اینجا تنها روی قسمتهایی از این کنفرانس و تعهد نامه انگشت می گذاریم که متاسفانه باعث جنجال شده و می خواهیم کارایی این چنین تعهدات را در مجامع بین المللی بسنجیم : تاریخچه کنوانسیون دریاها در سال 1967به منظور تعیین حدود و مرزهای کشورها در دریاها و سواحل مشرف به هر کشور و نیز تعیین و تکلیف کشورها بر روی اقیانوس ها و تکالیف آنها نسبت به دریاهای آزاد و قطبهای پوشیده به یخ را مشخص می کرده است . به چگونگی به انجام رسیدن و فراز و نشیبهای 50ساله ی این تعهد نامه کاری نداریم ولی بدانیم که بالاخره این تعهد نامه در سال1998به تصویب کشورهای عضو رسید ویکسری تکالیف را به گردن کشورهای عضوگذاشت :به طور مثال ماده7: بند6 :هیچ کشوری نمی تواند خطوط مبدا مستقیم را به نحوی ترسیم کند که دریای سرزمینی کشور دیگر را از دریای آزاد یا منطقه انحصاری اقتصادی جدا کند .(که به اصطلاح به آن سد کردن راه کشور دیگر نام می دهند ). حال به نقشه ی غزه و میزان حق دریایی این منطقه در آبهای دریای مجاورش نگاه بیندازید و ببینید آیا می توان کشورهای مصر و یا اسراییل خطوط منطقه ی اقتصادی خود را طوری تعریف کنند که هیچ نقطه ی ساحلی برای این کرانه متصور نشوند !! به طور کلی می توان خلاصه کرد که عموما 12 کیلومتر بعد از ساحل دریای هر کشوری را حریم خصوصی آن کشور و نیز تا 200مایل (که هر مایل 1852متر است)نیز حریم اقتصادی کشور ساحلی و مکانی است که هر کشور می تواند از میزان آب استفاده ی اقتصادی ببرد مثال ماهگیری ،معدن و... بدون اینکه مجبور باشد آن را با کشور های دیگر تقسیم کند! طبق قواعد 1958 (که البته قاعده ی 34 کنفدراسیون حقوق دریاها مصوب 1998 هم به آن معطوف شده است )در قسمت تعیین وضعیت حق عبور از تنگه ها آمده است که اگر آبهای تنگه در داخل دریای سرزمینی(حدود300کیلومتر)(مثل تنگه ی عمان)یک یاچند دولت باشد،کشتی های خارجی فقط حق عبور بی ضرر دارند ... در ضمن اینکه اگر عبورکشتی ها را از تنگه ی عمان به طور دست و دلوازانه حالی از ترانزیت دریایی در نظر بگیریم !درکنوانسیون مصوب1982 حقوق دریاها عبور ترانزیتی اینچنین تعریف شده است که :عبور ترانزیتی شامل آزادی کشتیرانی و پرواز بر فراز تنگه،صرفا برای عبور پیوسته و سریع از تنگه های واقع در مابین قسمتی از دریای آزاد یا منطقه ی انحصاری و قسمت دیگری از دریای آزاد یا منطقه انحصاری اقتصادی (همان200تا300کیلومتر که گفتم)ویا به منظور مرورد به یا ترک کشور مجاور تنگه است (ماده2 از بند38 کنوانسیون1982). بدین ترتیب عبور ناوهای جنگی آمریکایی و یا ناوجنگی با هر پرچمی نقص حقوق بوده به خصوص که کلمه ی عبور سریع نشان دهنده نقض آشکار ناوهای جنگی خلیج فارس و استقرار چندین ماه و چندین ساله ی آنها است . حال در ادامه بخوانید که کشتی هایی که از این تنگه ها عبور می کنند مکلف هستند که ارز ارتکاب هر عملی که منجر به تهدید یا استفاده از زور علیه حاکمیت ،تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی دولت مجاور تنگه شودو.... خود داری کنند (ماده ب شرح1 بند39 کنوانسیون1982) و این مقررات برای تمام کشورها است حتی اگر دولت صاحب پرچم کشتی عضو کنوانسیون نباشد (ماده3 بند39 کنوانسیون1982) تازه اگر خلیج فارس را تنگه ی تاریخی اعلام کنیم (که البته تاریخی بودن آن محرز است )طبق حقوق دریاها کنترلف کشوری که سهم بیشتر و گسترده تری در این دریا دارد مصوب شده است (متاسفانه بند مصوبه را پیدا نکردم به محض پیدا کردن آن قید می کنم)و به این ترتیب کشور دارای حق بیشتر حتی قادر است در مواقع خطر تنگه را مسدود کرده و کنترل ورود و خروج آن را در دست داشته باشد .به این ترتیب که در قضیه ی ایالات متحده علیه لوییزیانا (1969)و ایالات متحده علیه آلاسکا(1975)(برگرفته شده از کتاب حقوق بین الملل دریاها -رابین چرچیل و آلن لوترجمه دکتر بهمن آقایی)اگر عنوان خلیج تاریخی ،برای یک خلیج محرز شود،آنگاه خطی که دو طرف دهانه ی آن را به هم وصل می کند ،خط مبدا خواهد بود .(خط مبدا برای تعیین سواحل اقتصادی به نفع کشور بزرگ تر ).
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |